خواننده: eMziper
آلبوم: گربه مرده
نام آهنگ: پرچم سفید
قسمت 1:
صدایی که داری می شنوی صدایِ سمفونیِ مرگِ
هر جای دنیا که باشی، بو، بوی خون و جنگِ
خشونت محض مثل ابر سیاه روی این کرۀ خاکی رو گرفته
خدایا! کجایی!؟ پس چرا پیدا نمی شه حتی یه دونه فرشته
بغض داره گلومُ منفجر می کنه
داره فریادمُ توی وجودم منهدم می کنه
من می بینم ولی نمی دونم چرا نمی تونم کاری کنم، آخه چرا!؟
باید بگردم، قلب پر دردم، دستای سردم نمی ذاره، ولی باید، باشه یه
راه!
آره! باید پاشم، انگار یکی داره بهم می زنه تلنگر
وقتی ساکت یه جا می شینم از خودم دارم تنفر
می خوام فریاد بزنم تا تو هم بتونی تصور کنی
که این کرۀ خاکی رو با جنگ و خون نمی تونی تحمل کنی
همخوانی:
همه با هم، همه یک تـنین، فـــریـــاد بــــزنــــیـــن، اسـلـحـه
رو زمین
همه با هم، همه یک نفس، جنگ تمام آتش بس، پرچما توی دست
همه با هم، همه یـک صـدا، فــــریــــاد ای خــــــدا، به ما کن یک
نگاه
همه با هم، همه با امــیــد، پــرچـمـای ســفــیـد، بالا رو به
خورشید
قسمت 2:
بچه های کوچولو، زنای بی دفاع قربانی این بازی می شن
یکی یکی جون می دنُ اونا که قدرت دارن به این راضی می شن
پول، نفت و قدرت رو می خوان بیارن به چنگ
این کرۀ خاکی هم دیگه واسه اونا شده کوچیک و تنگ
جنگُ دوست دارن چون می خوان برسن به پول و قدرت
کارشونُ بلدن، می رسن به هدفشون به سرعت
کشتن آدمای بیگناه دیگه شده واسه اونا یه سنت
می ندازن کوچیکترا رو به جون هم یکی یکی به نوبت
هرکاری بخوان می کنن بدون یه ذره درک و فهم
کی می تونه بفهمونه به این آدمای بی رحم
که بدون خشم هم می شه داشت از زیباییهای این دنیا سهم
یکیو می کشن تا بدست بیارن یه بشکه
غذایِ یه هفتۀ یه خونواده یه نونِ خشکه
اونا انسان نیستن اینه مشکل
سهم همه رو می خوان، حتی شده به زور
تو دل همه، اونا دیگه شدن منفور
خدایا التماس ... فرشتۀ نجات کجاس ...
همینجاس که بجاس ... کمک به ماس ...
هراس از فناس ... خلاس از هر بلاس ...
(همخوانی)
قسمت 3:
پسر دخترای کوچولو رو می بینی خدا
پدراشونُ ازشون می کنن جدا
پدراشون می رن جنگ تا بکنن دفاع
بخاطر وطن با زن و بچشون می کنن وداع
خـــدا! می شنوی!؟ دارم تورو می زنم صدا
ما از تو کمک می خوایم تا برسی به داد
پس کو اون عدالتی که حرف می زدی ازش!؟
کشته شدن آدمای بیگناه!؟ ولی این نیست همش!
بغض نمی ذاره همه رو بگم، می دونی چی می گم!؟
بارون خون رو دارم احساس می کنم روی صورتم نم نم
تورو خدا به منم بگین تا منم بفهمم
چرا اون لعنتی باید آفتاب بگیره کنار استخر خونش
اونوقت اون مادرِ بیچاره خبر کشته شدنِ فرزندش بکنه دیوونش
چرا دیگه نمی تونه باباشُ ببینه اون دختر 6 ساله
چرا مادرش صبح تا شب کارش شده گریه و ناله
چرا بچه کوچولو بجای بازی تو زمین چمن
بازی می کنه با پوکه های گلوله و پاش می ره رو مینِ دشمن
چرا دادگاهی نیست که مجازات کنه اونایی که این بچه هارو کشتن
چرا به جای مهر مادر تو قلب فرزند فرو می ره گلوله جنگی
چرا بعضیا بویی نبردن از انسانیت و تو وجودشون دارن یه قلب سنگی
(ای خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا)
(همخوانی)
Outro:
همه با هم، دعایِ داریوش کبیر را می خوانیم:
"خداوند این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ محفوظ دارد."
آمـــــــــیـــن
